، سارا شیرمردی2
، خدیجه شیرالی نیا3
، کیهان فتحی4
| مقدمه و هدف: گاهی زوجین در رابطه خود دچار تعارض هایی می شوند که آنها را به سمت طلاق هدایت می کند. اولین مرحله در فرآیند طلاق را طلاق عاطفی می دانند که بیانگر رابطه زناشویی رو به زوال است. هرچند رابطه بسیاری از متغیرها با طلاق عاطفی مشخص شده است، اما شناسایی عوامل میانجی می تواند مفید باشد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی انتظارات زناشویی در رابطه بین نیازهای اساسی روانشناختی و طلاق عاطفی در کارکنان شبکه بهداشت و درمان است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعه آماری آن را کارکنان متأهل شبکه بهداشت و درمان شهرستان ماهشهر در سال 1401 تشکیل دادند که با روش نمونه گیری در دسترس 102 نفر داوطلب شرکت در پژوهش شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه استاندارد نیازهای بنیادین روانشناختی، ایده آل سازی ازدواج و طلاق عاطفی پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم نیازهای بنیادین روانشناختی بر طلاق عاطفی (0/258-) و اثر مستقیم انتظارات زناشویی بر طلاق عاطفی (0/632-) معنادار است (0/001>p). همچنین، اثر غیرمستقیم انتظارات زناشویی (0/33-) در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و طلاق عاطفی معنادار بود (0/001>p). |
| بازنشر اطلاعات | |
|
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |