مقدمه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری خود ایمنی تخریب کننده سیستم عصبی مرکزی و علت اصلی ناتوانی عصبی غیرترومایی در بزرگسالان است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی بر اضطراب، نشخوار فکری و خستگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. روش کار: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش-آزمون و پس-آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود که در سال 1400 تحت پوشش انجمن مولتیپل اسکلروزیس استان مازندران بودند. از این میان، ۳۰ نفر از زنان بر اساس ملاکهای ورود انتخاب شدند. سپس به طور تصادفی ۱۵ نفر در گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه کنترل، جایگزین شدند. ابزار گردآوری دادهها در این تحقیق شامل پرسشنامه های اضطراب زونک، نشخوار فکری نولن هوکسما و مورو و خستگی کروپ و کویل بود. برای گروه آزمایش جلسات درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی به صورت گروهی در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای برگزار شد و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS22 و با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمرات اضطراب و نشخوار فکری نسبت به گروه کنترل به صورت معناداری کاهش یافته بود (0/001>p). اما در نمرات خستگی کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد (0/05<p). نتیجه گیری: بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به کاهش اضطراب و نشخوار فکری در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می شود، اما روی خستگی این بیماران تاثیری ندارد. |
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |